توي خواب ذوق مرگ شدم
ديروز صبح خواب ديدم كه گفتي مامان نميدوني ماماني چه كيفي كردم به همه ميگفتم ديديد گفت ماما ديديد؟واي ذوق مرگ شدم. تازه ديشب كه مثل هميشه تا ساعت 1 بيدار بودي و بابايي كه بايد بره سركار ميخوابه يه دفعه از سروصدات بيدار شد همون لحظه گفتي ا.ب بابايي هم همچين خواب و بيدار ميگه گفت بابا من شنيدم بعد خوابش برد.يه كمي خنده دار شديم نه ماماني؟ ولي اينا همه از عشق و دوست داشتن توئه پسر قند عسل من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی