اینم عکس عیدفطر
روز عید فطر بعد از اینکه نمازو خوندیم و یه صبحونه دلچسب خوردیم رفتیم خونه مادرجون و پدرجون با علی دایی و دایجون محمد و احسان (١١ماهه) و محسن (٤ساله) و زندایی رفتیم چای باغ. بعد از مدتها هوا خوردیم. خوش گذشت اما بعد خوردن ناهار یهویی بارون شدید اومد و ما بچه ها رو گرفتیم و بدو بدو سوار ماشین و فرار کردیم.
.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی